قبول شکست یک پیروزی
از گذشته تا کنون از بزرگان شنیده ایم که هیچگاه تسلیم نشوید و باتمام وجود تلاش کنید به هدف خود دستیابید و انسانهایی که این چنین بودنند الگویی برای دیگران معرفی و آنها را تحسین میکردند به و راستی که قابل تحسین بودند اما هیچکس برای ما این جمله زیبای هیچگاه تسلیم نشوید را این چنین توضیح ندادند که باید با هوشیاری و حسابگری هدف را از ابتدا تا زمان دستیابی به آن ترسیم ونقشه راه را مشخص نمود به گونه ای که مسیر روشن و بدون ابهام باشد به گونه ای که هرگاه از این مسیر خارج شدید مشهود و با اطلاع باشد که بتوانید برای برگشتن به مسیر اصلی ، تصمیمی دقیق بگیرید و یا برای اصلاح قسمتی از نقشه راه اندکی از مسیر از پیش تعیین شده را تغییر دهید .
خیال پردازی بزرگترین ابزار برای تعیین هدفی برای آینده است اما خیالپردازی باید توسط یک ذهن باهوش پردازش گردد و باتوجه به ابزارهای که در اختیار داردهدف خیالی را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قراردهد ، باتوجه به راههای موجود مسیر منطقی تر را با برنامه ای جامع از ابتدای خیال پردازی تا زمان رسیدن به هدف ، تمام چیزهای که بدست خواهید آورد را باتمام چیزهایی که از دست میدهید را در کنار هم بررسی میکند که البته باتوجه به هدف میتواند مادی یا معنوی باشد . بعداز طی این مراحل شما بعنوان یه تصمیم گیرنده میتوانید تصمیم بگیرید که بدست آوردن هدف مورد نظر ارزش از دست دادن منابع را دارد یا خیر اگر دارد که شما با یک نقشه راه بررسی شده وارد مسیر میشوید و در غیر اینصورت آن هدف را در بایگانی افکار خود بعنوان یک تجربه تصمیم گیری هوشمندانه ذخیره کنید .
گاهی نقشه راهی که به آن وارد شده اید و در حال طی مسیر هستید را شما برنامه ریزی نکردید و شما بدون اراده در آن مسیر قرار گرفته اید ، کودکی که بدون اراده خود وارد زندگی دنیوی شده و یا مردم بیطرف کشوری که ناخواسته درگیر یه جنگ شده اند میتواند با تشخیص اولین شکست در مسیر باید هوشمندانه آن را بپذیرند و ادامه مسیر تعیین شده را خود برنامه ریزی کند و به عبارتی با مسیر ارادی خود طی مسیر کند .
***اشاره ای کوتاه : از ادیسون پرسدند حس تو از هزار بار شکست برای هدفت چیست ؟
پاسخ :"من هزار بار تجربه کردم و هزار مرحله را گذراندم تا به موفقیت برسم "
شما با بررسی هدف نقشه راهی را برنامه ریزی و با در اختیار داشتن تمامی اجزا برنامه درمسیر اجرا و بدست آوردن هدف وارد واین بدین معنی است که منافع بدست آمده برای شما مطلوب تراست .
نقشه راه شما تابع شرایطی است که در آن اتخاذ تصمیم میکنید اما هرچقدر هم دوراندیش باشید عوامل جدیدی در آینده برنامه شمار تحت تاثیر قرار خواهد داد که میتواند ناشی از تکنولوژی ، تغییر الگوی مصرف ،تحولات اجتماعی و فرهنگی ،حوادث غیر مترقبه و...باشد
این موضوع که شما باید بخشی از برنامه ریزی را برای شناسای عواملی ازاین دست کمتر مورد توجه قرار میگرد و این قابلیت امکان اینکه شما انحراف از مسیر اجرایی را کمترین زمان ممکن تشخیص دهید برای آن تصمیمی مناسب اتخاذ کنید در این شرایط دو مسیر پیش روی شما وجود دارد :
مسیر اول - انحراف شناسای شده با هزینه قابل قبولی قابلیت اصلاح را دارد و میتوان با حذف و یا وارد کردن آن به برنامه اصلی به مسیر بازگشت.
مثال ) طی دهه های پیشین فایلهای صوتی و تصویری بوسیله فیلمهای فیزیکی ذخیره و با محدویت بسیار زیاد مورد استفاده قرار میگرفتند اما تکنولوژی دیجیتال با امکانات عالی شرایط ذخیره سازی و محدویتهای حجم و کیفیت را برطرف کرد در این میان شرکتهایی که در زمینه های مرتبط فعالیت میکردند شامل دو دسته بودند که با تصمیم گیری بر مبنای پذیرش و یا عدم پذیرش شکست برنامه قبلی با شرایط مختلفی مواجه شدند
- دسته اول شرکتهای که با شناسای به موقع این رشد تکنولوژی با آن همگام ونقشه راه را اصلاح و دوباره به مسیر اصلی بازگشتند و با پذیرش عدم کارایی محصولات قبلی (پذیرش شکست در برنامه قبلی) به پیروزی بزرگتری دست یافتند
- دسته دوم شرکتهای که دیر ازسرعت رشد این تکنولوژی آگاه شدند و یا اینکه از وجود آن آگاه بودند و عدم پذیرش شکست هدف با محصولات قلبی مسیر خود را ادامه دادند که در زمان محدودی منجر به متوقف شدن آنها شد این شرکتها با عدم نپذیرفتن عدم کارایی محصولات قبلی (عدم پذیرش شکست در برنامه قبلی ) دچار شکستی غیر قابل جبران شدند .
مسیر دوم - انحراف بوجود آمده یا امکان اصلاح ندارد ویا با هزینه غیر قابل قبولی میتوان آنرا اصلاح نمود که در این شرایط شما بر سر دوراهی پذیرش شکست و یا عدم پذیرش آن قرار خواهید گرفت که در صورت پذیرش آن میتوانید با شکستی کوچک از شکستی بزرگتر جلوگیری کنید که در واقع حاصل تفاوت شکست ابتدای و شکست نهایی برای شما میتواند پیروزی دلچسب باشد که شاید بیرون از سیستم شما قابل رویت نباشد که البته با عدم پذیرش آن میتواند به یک شکست بزرگ منجر شود و صدمات ناشی از آن بسیار بزرگتر و غیر قابل جبرانتر باشد
مثال ) در جنگ جهانی دوم هیتلر اگر روسیه را فتح میکرد بدین معنا بود که تقریبا به هدف نهایی خود حکومت یکپارچه بر اروپا و آسیا دست یافته بود اما با توجه به اینکه مشاوران نظامی او خطر سرمای وحشتناک زمستان روسیه را گوش زد کردند او همچنان اسرار بر ادامه بی امان پیشروی داشت که در نهایت این عدم پذیرش شکست کوچک موقت باعث توقف پیشروی و در نهایت به گونه ای وحشتناک شکست کامل آنها شد
یکی از جملات هیتلر که خود به دام آن افتاد این چنین است "در جهان پاسخ دو چیز را باید باخون داد ، اشتباه و خیانت " اشتباه هیتلر عدم پذیرش یک شکست کوچک در مقایسه با هدف بزرگش که خارج ازاراده انسان بود و برای آن خونهای زیادی داد
علت تفاوت تصمیم گیری های متفاوت در شرایط مشابه میتواند ناشی از :
- ترس از شکست : این عامل ر این چنین شرح دهیم که گویی ترس از شکست یه اهرم برای جلوگیری ازدستیابی به هدف است این نگرش باعث ایجاد ترس از ترس میشود و از ابتدای راه عاملی برای کاهش سرعت و قدرت اجرایی شما خواهد شد و در نهایت با بروز شکست شما قابلیت پذیرش آن را نخواهید داشت و شما را دچار بحران میکند .
شما باید در نقشه راه از ابتدا ترس از شکست را بر اساس واقعیت بررسی و جایگاهی برای آن تعریف کنید که در تفکر شما جایگاهی ثابت داشته باشد و در سایر بخش ها اختلال ایجاد نکند، مدام در مسیر راه امکان سنجی شود که منجر به بار مثبت ترس یعنی احتیاط منطقی در حرکت شود و بجای پنهان کردن آن را پیش چشمان خود قراردهید که دائما آن را کنترل و هدایت کنید در این صورت در زمان بروز یه شکست کوچک در برنامه بزرگ و یا حتی شکست کل برنامه شما با اطمینان بیشتری که از قبل آن را پیش بینی و تمامی راهها را برای مهار آن انجام داده اید آن را میپذیرید و کمترین صدمه را میبینید
- تعریف اشتباه از پیروزی : پیروزی را در معنای کلمه میتوان چنین شرح داد ، "غلبه بر موانع موجود در مسیر دستیابی به هدف " این توصیف بسیار کلی میباشد و جنبه های ذهنی آنرا بیان نمیکند بعبارت دیگر پیروزی برای یک سیستم یا شخص میتواند معنی مشخص داشته باشد اما در واقع هدف از یه سیستم که میتواند زندگی شخصی و یا سیستم مکانیکی باشد دائما در حال جابجایی است و نقطه پایانی برای پیروزی وجود ندارد و اتفاقی که میافتد بدست آمدن موفقیت است نه پیروزی . برای یک جوان با زندگی ساده ازدواج یک موفقیت است ولی پس از آن باید برای لذت بردن از زندگی تلاش کند و همچنان موفقیت شغلی ،خانوادگی و... را بدست آورد. نقطه مقابل پیروزی شکست است در مسیر راه ممکن است شما یکی از مراحل موفقیت را بدست نیاورید و آن را به شکست تعبیر کنید ،اگر تفکر شما در مورد پیروزی تغییر کند و آن را موفقیتی از میان هزاران موفقیتی که در مسیر شماست بپذیرید، میتواند بدرستی درک کنید از آن هزار موفقیت شما یکی را بدست نیاورده اید و این مانعی برای حرکت شما نخواهد شد بنابراین آنرا در آغوش میکشید و میپذیرید و براحتی از نقاط مثبت آن برای ادامه مسیر استفاده میکنید
- تعلل در تصمیم گیری : هر شکست یا پیروزی نیازمند گذر زندگی انسان یا انسانهاست بنابراین میتوان گفت بزرگترین سرمایه ای که بصورت یکسان در اختیار همه است زمان است بنابراین باید بدرستی از آن استفاده کرد . اگر عدم موفقیتی (شکست) را بدرستی و در زمان مناسب شناسایی کنید ولی برای پذیرش آن مقاومت وتعلل کنید یقینا یا وخیم تر میشود و یا با تداوم و پی در پی شدن آن روبرو خواهید شد و عملا ابزار سرعت عمل برای حذف و یا اصلاح آن را از دست خواهید داد
نقاط مثبت شکست :
- قبول و شناخت صحیح شکست نمایانگر نقاط کور از دید ما : قبول شکست یعنی ما در مرحله ای هستیم که با ادراک خود شکست را دریافت کرده اید و اما شناخت اینکه ما شکست را برآورد و منابع آن و همچنین تبعات آن را نیز شناخته ایم در این شرایط میتوان گفت که ما بخوبی از جزئیات آن باخبریم و شما میتوانید زیرکانه آز این اطلاعات برای موفقیت های بعدی استفاده کنید در ادامه این مبحث شکست را در سه حالت که آشکار میشوند را دسته بندی میکنیم :
الف ) شکست شما در عموم اجتماع مورد نظر آشکار میشود و هم خود شما و سیستم و هم عموم مردم یا بخشی مرتبط آن را درک میکنند برای مثال : نمرات دروس دانشگاهی شما که نشانگر مردود شدن شماست در برد دانشگاه گذاشته شده است.
در این نوع از ظهور مشکل شما باید در لحظه شکست را قبول کنید زیرا اگر بخواهید در مقابل پذیرش آن مقاومت کنید نتیجه ای معکوس دارد زیرا شما خود توانایی اینکه قبل از دیگران آن را تشخیص دهید را نداشته اید بنابراین شما یقینا هیچ برنامه ریزی قبلی برای آن نداشته اید و باید از آن نقطه به بعد آن را برنامه ریزی کنید و این از صدمات بیشتر جلوگیری میکند ، اما اگر آن را بپذیرید با قدرت بیشتر میتوانید دریابید عواملی که بر آن تاثیر گذاشته اند چه چیز هایی هستند زیرا علاوه بر خود دیگران آن را برای شما بازگو میکنند و این قدرت برنامه ریزی شما در ادامه را افزایش میدهدو شما زودتر از فضای عمومی شکست (عدم موفقیت )خارج میشوید و با شرایطی که استرس کمتری دارد ادامه میدهید
ب) افراد غیر از شما آن را درک کردند و شما و سیستم هنوز از آن بی اطلاع هستید برای مثال : محصولات غذایی شرکت شما در منطقه ای که دارای ذاعقه ای خاصی هستند فروش نمیرود.
بدترین نوع برای ظهور شکست این حالت است زیرا شما با بی اطلاعی از وقوع شکست همچنان بر طی مسیر غلط استوارید و این عواقب را شدید تر میکند و به مانند ویروسی که در حال افزایش است عمل میکند و به تدریج تا زمان اطلاع شما رشد میکند در هر نقطه که شما این مشکل را درک کنید باید سریعا آن را بپذیرید که از شیوع سریع آن جلوگیری و در ادامه راهی برای حذف و یا مهار آن طراحی کنید
پ) شما و سیستم قبل از عموم آن را درک میکنید برای مثال : کشاورزی که در بازدید های منظم متوجه میشود که یکی از انبار های محصولش دچار آفت گردیده است
سومین حالت بهترین نوع ظهور است و بیانگر آن است که شما از قبل آن را پیش بینی کرده اید و یا اینکه سیستم کنترلی دارید که قبل از دیگران آن را شناسایی کرده و این بزرگترین مزیت هر شخص یا سیستمی است برای رسیدن به موفقیت زیرا قبل از آن که شما تحت تاثیر عوامل خارجی شکست قراربگیرید تصمیم گیری مینمایید و شما تنها با عومل داخلی مشکل درگیر هستید . انسان های زیرک حتی این نوع شکست را باتوجه به بی اطلاعی دیگران به پل زیبای برای مفقیت بعدی خود میکنند و یا حتی به گونه ای شکست را متجلی میکنند که پیروزیشان را به دیگران نشان دهد . در مورد مثال کشاورز میتواند از شایعه جلوگیری کند که مابقی محصولاتش را خوب بفروشد
- تشخیص شکاف میان خود واقعی ما و خود نمایان ما: شکست در واقع نمایانگر نقص در قسمتی از نقشه راه است که یا مورد بررسی قرار نگرفته و یا از قبل پیش بینی شده است و در زمان رخ دادن آن به راحتی میتوان شکاف میان نقشه راه شما و واقعیت رخ داده را درک کرد و اینگونه شما میتوانید از ابزارهای از قبل تعیین شده برای پر کردن آن شکاف استفاده کنید و یا در صورتی که پیش بینی در مورد آن نداشته اید میتوانید برای روند آتی آن راه حلی بیاندیشید که تمامی هدف شما را به خطر نیاندازد
- هر شکست ابزاری جدید برای توانگر بودن به شما میدهد : شکست تجربه ای است که هیچگاه شما را در ادامه راه تنها نخواهد گذاشته و همواره از آن میتوان به عنوان ابزاری برای تشخیص اشتباهات آتی استفاده کرد . میتوانید به جای هزینه سنگین برای تجربه شکست خود ، شکست دیگران را مطالعه کنید و اینگونه ابزار های متعددی که دیگران برای رفع و یا حل شکست های خود به کار برده اند را در اختیار داشته باشید و البته نیاز است شما از پیش جایگاهی برای آن پیش بینی و در برنامه ریزی لحاظ کرده باشید
برمتر